این هم عین پیامی که یکی از دوستان در قسمت پیامهای پست علی(علیه السلام) در معراج ارسال کرده، آورده، به آن جواب داده ام
س
منظور از مکان قرب چیست و چرا از فاصله دو کمان نام برده می شود؟
مگر خدا ماده است که جایگاهی فیزیکی داشته باشد که این فاصله را با معیار هایی این چنینی بسنجیم؟
با سلام به شما دوست عزیز در ارتباط با سوال شما به 2 نکته ضروری اشاره می کنم:
1. «دُنو» مصدر فعل «دنى» و به معناى نزدیکى است . کلمه «تدلّى» مصدر فعل «تدلّى» و به معناى بسته شدن و آویزان گشتن چیزى است و به طور کنایه ، براى شدت نزدیکى به کار رفته است ; پس منظور قرب در< فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى> ؛النجم/ 9 به صورت کنایه و براى شدت قرب است و منظور از آن ، قرب مقامى است ; و نه مکانى ; زیرا خداوند متعال جسم نیست تا با بندگانش فاصله مکانى داشته باشد ، نه اینکه مکانی متصور شویم تا این شبهه وارد شود و نمى توان گفت ، فاصله خدا با بندگانش این مقدار است . کاربرد «قرب » در این جا کاربردى مجازى است نه حقیقى ; یعنى واقعاً وجود خارجى این شخص ، در نزدیکى وجود خارجى آن شخص قرار نگرفته است ; بلکه از آن رابطه خاص روحى که از طرف مخدوم نسبت به خادم برقرار شده و آثارى که بر این رابطه روحى مترتب است ، مجازاً و تشبیهاً به «قرب » تعبیر شده است .
2. این گونه تشبهات که در قرآن هم وجود دارد بیشتر به خاطر تقریب به ذهن و درک و فهم بهتر مردم به کار رفته است به این صورت که اگر بخواهیم نزدیکی را بیان کنیم این گونه بیان می شود برای مثال در قرآن در برای خدا دست فرض شده <یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ>؛ الفتح/10 ؛وهمچنین برای خداوند عرش قائل شده است<اِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ ...>؛الأعراف/54؛این در حالی است که برای هر کدام از این کلمات در جای خود معنای خاصی غیر از معنای لغوی آن لحاظ شده است . که بهتر است برای مطالعه بیشتر به تفاسیر مراجعه کنید